جدول جو
جدول جو

معنی چنگ بزئن - جستجوی لغت در جدول جو

چنگ بزئن
چلاندن رخت، چنگ زدن، چنگ انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
نواختن چنگ
به چیزی چنگ انداختن، دست انداختن به چیزی
کنایه از متوسل شدن
فرهنگ فارسی عمید
(چَ گِ حَ)
چنگی که آواز ملایم داشته باشد. چنگ با آوای زیر:
ای نور چشم مستان در عین انتظارم
چنگ حزین و جامی بنواز یا بگردان.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ دَ)
خراشیدن به ناخن یا فروبردن پنج ناخن دست به چیزی. مجازاً، درازدستی کردن. تعدی و تجاوز کردن. چیزی را ربودن:
بقندیل قدیمان در زدن سنگ
به کالای یتیمان برزدن چنگ.
نظامی.
، نواختن چنگ:
بینی آن ترکی که چون او برزند بر چنگ چنگ
از دل ابدال بگریزد به یک فرسنگ سنگ.
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 61)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
دست بردن بچیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
Clutch
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
saisir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
به جایی رفتن و گشت زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
صدا زدن، بانگ بر آوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
سوهان زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
زنگ زدن فلزات
فرهنگ گویش مازندرانی
چانه زدناصرار در گرفتن تخفیف در معامله
فرهنگ گویش مازندرانی
با فشار و با صدا جهیدن هر چیز آبکی و نرم، پاشیده شدن مایع
فرهنگ گویش مازندرانی
بر رای و عقل کسی مسلط شدن، ترغیب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دست زدن، کف زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کز کردن، جمع شدن و بی حرکت شدن، فلج شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پرحرفی کردن، پرچانگی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
به طور ناگهانی تکان دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
زنگ زدن فلزات
فرهنگ گویش مازندرانی
دروغ گفتن، چاخان کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تنه زدن به کسی
فرهنگ گویش مازندرانی
به زمین زدن، از شرایط مناسب و موضع مطلوب کسی را ساقط کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پنجه کشیدن چنگ زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پا دادن، موقعیت مناسب دست دادن، به دست آمدن، به چنگ آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
چیزی را به تندی برداشتن، قاپیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
afferrare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
grijpen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
agarrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
схватить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
agarrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
抓住
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
chwytać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
хапати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
greifen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چنگ زدن
تصویر چنگ زدن
จับ
دیکشنری فارسی به تایلندی